لزوم تغییر رویکردها برای تبدیل فرایند اندیشهورزی به جریان اجتماعی
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۰۸۸۰۱
پژوهشگر حوزه مردمشناسی با بیان اینکه در صورتی که شهری بخواهد فرایند اندیشهورزی را تبدیل به جریان اجتماعی کند، نیاز به تغییر رویکرد دارد، گفت: مسائل شهری یکپارچه نیست، بلکه حاصل کلان روایتها است و یک روایت تنها وجود ندارد.
به گزارش خبرنگار ایمنا، محمد عیدی امروز _چهارشنبه دهم آبانماه_ در سلسله میزگردهای تخصصی بازآفرینی شهری با موضوع حلقههای اندیشهورز اظهار کرد: شهروند اندیشهورز باید در کنار حکمرانی اندیشهورز و مدیریت اندیشهورز شهری باشد، ساختارها انتظار مسئولیت اجتماعی را از مردم داریم که اقتضائات این مسئولیت اجتماعی را فراهم نمیکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه اگر قصد داریم تغییر اجتماعی ایجاد کنیم باید عوامل، شرایط و بازیگران تغییر را در نظر بگیریم، افزود: بازیگران اصلی، حکمرانان شهری و شهروندان هستند، یک پدیده اجتماعی در صورتی نهادینه میشود که فرا رفتارها بر هم منطبق شود.
پژوهشگر حوزه مردمشناسی با بیان اینکه اندیشکدهها در بعضی جوامع در فرایند رشد مدنی تحقق پیدا کرده است، گفت: در جامعه ما نیز باید دستگاهی با نگاه کلان ایجاد کرده و در فرایند رشد مدنی اندیشکدهها را محقق کنیم.
وی با بیان اینکه اندیشکدهها اوایل قرن بیستم از گذر گفتوگوهای پارامتریک شکل گرفته است، ادامه داد: از دو نقش متعارض تشکیل میشود که از یک سمت باید در حیطه ملی و فراملی نقشآفرینی کند از طرفی پاسخگوی انتظارات محلی باشد.
عیدی با بیان اینکه امروز با شرایط پیچیدهتر مواجه هستیم که با فربه کردن ساختارهای اجرایی خودمختار قابل اداره نیست، گفت: دارای ساختار اداری هستیم که اختیارات فربهای دارد، شهر میان فرهنگی با شهروندان میانفرهنگی و مدیریت بسیار سنتی که تبدیل به مدیریت میانفرهنگی نمیشود، قابل اداره نیست، درواقع مجبور هستیم با وحشت زندگی مدرن مواجه شویم.
وی با بیان اینکه میان اندیشه و اندیشهورزی تفکیک وجود دارد، ادامه داد: اندیشه یک فرآورده و اندیشهورزی فرایند است که میتواند منتج به نتایج اجتماعی شود گاهی برخی اندیشهها شرایط اندیشهورزی را مختل میکند.
پژوهشگر حوزه مردمشناسی با بیان اینکه ۹۵۰ مرتبه در قرآن از عقل و اندیشه سخن گفته شده، اما تبدیل به جریان اجتماعی نشده است، تصریح کرد: لازمه یک شهر میانفرهنگی با شهروندان میان فرهنگی این است که مدیران شهری، حتی اگر میانفرهنگی نیستند این وضعیت را بشناسند.
وی با بیان اینکه در صورتی که شهری بخواهد فرایند اندیشهورزی را تبدیل به جریان اجتماعی کند نیاز به تغییر رویکرد دارد، گفت: متن دو خاصیت خوانندگی و نویسندگی دارد، اولی را یک نفر تولید میکند و بقیه میخوانند، اما در نویسندگی تمام افراد مولد هستند، اگر شهر را بهعنوان یک متن در نظر بگیرید، ما نیز یک شهر خوانندگی ایجاد کردهایم، از مردم انتظار داریم در شهری که ما ایجاد کردیم مشارکت کنند.
عیدی با بیان اینکه باید شهر نویسندگانی خلق کنیم تا تمام شهروندان روایت خودشان را خلق کنند، ادامه داد: مسائل شهری یکپارچه نیست بلکه حاصل کلان روایتها است و یک روایت تنها وجود ندارد.
وی با بیان اینکه شهر و مدیریت شهری که قدرت شنیدن نداشته باشد فربه نمیشود، به این دلیل که تمام مسائل را از نگاه غالب و اولویت خود میبیند، افزود: نیاز است از مدیریت دستوری و بالا به پایین دست برداریم و به سمت مدیریت اقناعی حرکت کنیم، شهر به جای اینکه مشارکتپذیر باشد باید مشارکتجو باشد، درواقع مدیری که مدیریت اقناعی دارد بیش از اینکه متوهم باشد با تخیل خود را به واقعیت نزدیک میکند، چنین مدیری تجربهباور است.
کد خبر 700791منبع: ایمنا
کلیدواژه: شهر مدیریت شهری کلانشهر شهرداری اصفهان محمد عیدی اندیشه ورز اندیشه ورزی شهرداری نظام حکمرانی شهری شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق جریان اجتماعی اندیشه ورزی میان فرهنگی اندیشه ورز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۰۸۸۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تشکیل کانون نقد و کانونهای شورش!
حجاریان ضمن تلاش برای توجیه مسیر راهبردی اصلاح طلبان می کوشد که علاوه بر امید ضرورت مطالبه گری و نقد حاکمیت را به عنوان ماموریت این جریان معنادهی کن
سرویس سیاست مشرق- بررسیها نشان میدهد که اصلاح طلبان ساختاری و لایه رادیکال جریان اصلاحات به منظور پیشبرد اهداف خود در حال دسته و پنچه نرم کردن با برخی اقتضائات درون – بیرون جریانی می باشد.
این جریان از سویی با ناامیدی، بی انگیزگی و عدم باور به راهبردهای رئوس جریان خود بوده و از جانب دیگر برخی راهبردهای رادیکالی را نیز در دستورکار خود دارد که نه تنها در چارچوب نظام نبوده بلکه معنای معارضه را نیز به نمایش می گذارد.
در این میان برخی از نیروهای فکری اصلاح طلبان که شیفت به امر اجتماعی به منظور ارتباط گیری با لایه ها و تشکیل کانون های اعتراضی و مطالبه گری را توصیه کرده اند تاکید دارند که برای انسجام بخشی در میان اصلاحات باید «امید» به منظور توزان قوا و تولید قدرت همسنگ در برابر حاکمیت را بارور ساخته و از سوی دیگر باید «نقد» در ساحات مختلف را به منظور تعریف خود به عنوان آلترناتیو وضع موجود را پیگیری نمود.
در همین رابطه سعید حجاریان که چندی پیش طی توئیتی استارت کنش سیاسی- انتخاباتی اصلاح طلبان را زده بود طی توئیتی نوشته بود: دولت سیزدهم و تفکر حاکم بر آن چماقی بود به بار شیشه مملکت؛ مسئله نرخ بنزین، «نور» حجاب و دیگر طرح ها و اقدام های در پیش هم ضربات مهلک تری هستند. تداوم این تفکر در دولت چهاردهم آخرین چماق است بر بار شیشه و دیگر چیزی باقی نخواهد ماند.
حجاریان در توئیت خود تلاش برای شکل دهی به یک جبهه بر اساس «سطح زندگی» و «سبک زندگی» را کلید زده بود. به طوری که می توان گفت ادعای افزایش نرخ بنزین عملا علی رغم تکذیب های مکرر آن توسط مسئولین به معنای تلاش برای تولید هراس در دهک های مختلف جامعه و به منظور تحریک جامعه اعتراضی بوده و برجسته سازی مساله طرح نور نیز در چارچوب کانونی سازی مساله آزادی های سیاسی- فرهنگی و تلاش برای بازنمایی ایجاد محدودیت ها معنا می یابد، تشکیل کانونهای نقد از درون و کانونهای شورش از بیرون راهبردی برابر از سوی رادیکالها در روزهای اخیر است!
در این میان اما حجاریان بار دیگر در صفحه توئیتر خود به یک نقد مطرحشده از جملهاش اشاره کرد و نوشت: «منتقدی مجرّب نقدی بر این پست نگاشته و بیان کردهاند: «چیزی باقی نخواهد ماند» گزارهای آخرالزمانی است؛ یعنی چیزی متصور نیست که برای حفظ/اصلاحاش تلاش کنیم».
وی تصریح کرده بود که به حفظ «امید» و نگه داشتن شعله شمع باور دارم ولی توأمان «نقد» را شرط لازم هر گشایش و سخن ایجابی میدانم.
توئیت دوباره حجاریان اما نشان می دهد که پاسخ به توئیت وی از جانب اصلاح طلبان بیانگر فقدان روحیه امید در جریان اصلاحات بوده وی ضمن تلاش برای توجیه مسیر راهبردی اصلاح طلبان می کوشد که علاوه بر امید ضرورت مطالبه گری و نقد حاکمیت را به عنوان ماموریت این جریان معنادهی کند.